مستقلیت آزادفعال، فرهنگی و اقتصادی جمهوری خراسان دریزبانان
قشة ی
مستقلیت آزادفعال، فرهنگی و اقتصادی جمهوری خراسان دریزبانان
شمار کلان تاجیکان بنیاد مستحکم فکر در بارة خود ندارند و به دیگر تاجیک باور ندارد. تاجیکان دشمن ملّت خود را نمیشناسند و اگر بشناسند هم، نمیتوانند آنها متّحد بشوند.
.
باید شناسیم، که “طالبان- ادیلوژی پشتونیزم میباشد”امیرکا و نمایندگان نتا عمل مبارزههای خود را دیگر میکردند، با علّتی، که ناتوان بودند به“طالبان”غالب باشند
تاجیکان و جهانیان باید تاریخ در افغانستان پیدا شدن قبیلههای پشتون و شاهیگری آنها را بداند. مثلاً، سال ۱۸۰۱حدود اوّلین دولت پشتون-دُرّانیها منطقههای جنوب، جنوب-غرب پاکستان زمان کنونی و مرکز آن کوههای سولییمان، بین شهرهای پیشاور و کویتّه بوده بود. حدودهای دوران کنونی ۱۰٦ پیش با کششهای بریتنیة کبیر پیدا شده است، زیرا حکومت لاندان در عصر ۱۹ قسم معیّن حدود هندوستان را با حدود پشتوننشینها همراه ساختند کشور ضربهگیرنده را پاکستان نامیدند. مقصد بود، که عملداشتن وسا یطحای تمندون آریان و مقام فارسی را ریشنکن سازند. و حکومت وقت در روسّیه نیز جانبدار و ادامهدهندة عملهای بریتنیة کبیر بود و نتیجه، که نه روسی و هانگلیسی، بلکه زبان ترکی در آسیای مرکزی مقام گسترده گرفت.
مقصد همان نیرنگ گیاسیاسی دوامدار بود، قبیلههای پشتون را به منطقههای کلان خراسان آوردندند، از سال ۱٧۴٧ توده، توده آنها جایگیر میشدند، سال ۱٧۵۰ “افغانستان”نام گذاشتند. دشمنی قبیلههای پشتون را مقابل مردمان با فارسی کابل تکلّممیکرده تا زمان ما حکومت لاندان هدایت دارد.
گفتن ضرور، که مبلغرسانی سلتنت پشتونهای افغانستاننرا، سالها ۳۰۰٦-۲۰۰۱
امیرکا گردآورندة مشورتها بود، مقصد را در لاندان انجام و اظهارات دادند. که از قانون اساسی کشور بیش از ۳۰۰ سال دری - زبان دولتی، معاشرت و کارگزاری" بوده، خارج شد، همانتوری که فارسی از هندوستان و پاکستان اسرهای ۱۹-۱۸ ریشهکن گردید.
دلیلهای همان سالها معلوم میسازند، که میتقههای تهار و سمنگان در اطاعت شاهیگری بخارا بودهاند. سال ۱۸٦۲بع تاجیکان شهر هرات و منطقههای اطراف وی پشتونها کُشتار و غارت و ضبطسازی را ادامه میدادند، ولی در جنگ تاجیکان غالب بودند. حکومت برتنیة کبیر طلب میکرد، که روسّیه افغانستان را کشور “بیطرف”شناسد.
وزیر وقت کارهای خارجی گرچکاو؟ مکتوب اظهارات پخش میسازد که“افغانستان بیرون از دایرة منعفیتهای روسّیه میباشد. ”
سرزمینهای آمودریا از زارکول تا دریای کاکچ، از ینجا منطقههای درواز و بدخشان را حکومت روسّیه حدود افغانستان بشناخت. از این علّت سال ۱۸۸۰ با دستور ایمیر عبدالرحمان گروههای پشتون غارتگر دریا را عبور کردند، در ناحیههای شغنان و روشان برای غارت مال و ملک تاجیکان بیگناه و ناداررا قتل میکردند، که تنها سال ۱۸۹۲ تاجیکان پشتونهای وحشی را از ناحیههای نامبردة تاجیکاستان زمان نو بیرون کردند.
همین طور، زایندة طفل ناسالم، “بنام پشتونیزم ” نیز سیاست روسّیه بود و میباشد. از همین علّت سالهای ۱۹۸۹-۱۹٧۹ در افغانستان قشونهای روسزبان تاجیک را تیرپران میکردند، تا با پشتونها کمونیزم سازند. یکی از اوّلینها حکومت روسّیه ماه ژوئیة ۳۰۲۱“ طالبان”را همچون حکومت افغانستان، جانیبدار شده است.. شاید راهبران روسیه ندانند، که پاشتونها در افگانستان و پاکستان پاسداران کاخهای ظالمامان، شاهان عربستان سعودی هستّند، امّا تاجیکان یکی از باربردار همان سیاست غلط و رنجکشیدترین “مسلمان”میباشند. چاپلوس و خودفوروختهها، که دستاوردهای تیخنالاگی و هنرهای تاجیکان را دستاورهای خود دانسته، بهاملبرارندگان دستور ظالمانة کشورها، حکومتهای با نیفتدالّر شریعتهای اسلام را خونریز ، جمعیّت را موتّشنیج میسازند که آزادی و حقوق مسلمانان بد و بدتر میشود،.
موتّهاسّسیفانه، ۴۰ سال به انترف امیرکا در مسئلههای گرهخوردة افغانستان دمبالگیر سیاستهای “ بریتنیة کبیر و روسّیه میباشد. ”
: چند نمونه از جهالتهای عصرمیانگی
۱.درس عبرتآموزی تاجیکان میباشد“خراسانفروشی”پشتونها. ماه نوامبر سال 1۸٧۸ بریتنیة کبیر دوّمین جنگ را با افغانستان پیوست، ولایت کندهار از لاندان اداره کرده میشد. و ۲٦می سال ۱۸٧۹ در گندمک ایمیر یعقوبخان با حکومت بریتنیة کبیر شرطنامه را مُهر و امضا کرد، که همه رابطههای خارجی افغانستان از لاندان اداره کرده میشود. تاجیکان شهر کابل ۰۳ سپتامبر سال ۱۸٧۹ به میدان آمدند، مبارزهها اندیشیدشدة آنها ، تا پرّه از افغانّستان بیرون کردن قشونهای بریتنیة کبیر دوام کرد، که دوّمین شکست جنگ حکومت لاندان بوده است.
در دیهه لگمان، که ٧۰-٦۰ کیلومتر در جنوب کبول میباشد و پشتونها ۵۱ -۵۰ هزار تاجیکمردان ٦۵ - ۱۴ ساله را با اشتراک فعالانة سربازان روسّیه سال ۱۹۲۸ مدّت چند ساعت کُشتهاند، قتل عموم کردند ، از سببی، که آنها، مثل بچة سکا - شاه سرنگونشدة افغانستان، تاجیکتبار بودند. گفتن جایگیر است، که در زمینهای لگمان تاجیکان گندم سرخ را اختی را و کشت و کار داشتند، که ۱۵۰ سال آخر تکنولوژی نانپوختن از این گندم را اکتیرینة ۲، شاهنشاه روسّیه مخفی اعلام کرده بود.
سالهای ۲۰۰۱-۱۹۹٦ طالبان از کابل و گوروههای گلبیدین حکمتیار در منطقههای دریزبان سکونتداشته، کُشتار بیگناهان و غارتگریها را انجام میدادند. قشونهای امیرکا و نتا تنها با کمک تاجیکان اتّحاد شمال سالهای ۲۰۲1-۲۰۰۱- توانستند (در عوض طالبان) در حکومتهای دستشنانید خود - حامد کرزی و م. غنیرا_ به کابل آوردند. نتیجة فعالیّت آنها تاجیککُشی بود.
سبب در موردها بیشمار قتل تاجیکان با فریب و صلحگویها از تاجیکان اتّحاد شمال بازچینی یراقهای با اسعار خصوصی خریدة آنها بود، که با سردار محمّد فخیم، و به او فشار آوردنهای نمایندگان امیرکا، سازمان ملل (گوروه shuraye nazar و) حامد کرزی عملی شده است. دسامبر سال ۲۰۰۴ مرکزهای اطّلاعات جهان خبر پخش کردند، که ۲۸ (بیست و هشتهزار نفر) هزار تاجیکان اتّحاد شمال همه نمود یراقهای جنگ را به وزارت دفاع افغانستان آوردند، که رایگان در اختیار پشتونها ماند.
تان بلار، سیاستمدار ورزیده اکتبر سال ۲۰۰۱ ناگهان اظهار داشت، که“بریتنیا سالهای پیشین در افغانستان اشتباه صادر کرد”. از گفتهها دو معنا میآید، که پاشتونها ذهن رشد و دولتداری را ندارند، از جانبدار آن قوم بودن، حکومت لاندان مستر، در چشم مردم بیگناه جاهلپرست.
آخر ماه اکتبر سال ۲۰۰۳ به خبرگزار هفتهوار «روز نو» در تاجیکستان شهروند افغانستان عصمتالله نقل کرد، که «طالبان» ظالمان بیمغزند، سال ۱۹۹۸ در روزهای «رمضان» ۴۴ مویسفید تاجیک را از خانهآباد هر دو نفر را با استفاده کورتة تن آنها به تختهپشت یکدیگر بستند، و با همین نمود مجبور کردند پیاده تا شهر قُندوز روند. سپس همین فاجععه را به شهرنشان نمایش دادند. سخن نمیتوان یافت، که بدکرداری « طالبان» را قصّه سازم، من باچشمان سرم دیدم، که آنها از گردن تا جبین پوست پدرروس مرا با کارد خلدادنها خونشار کردهاند ، من جسد او را باشکنجه تا مزار شریف رساندم. که به قبر گذارم،-غمگینانه میگوفت عصمتالله.
تمام جمعیّت مغزدار جهان در فوریه، مارت سال ۲۰۰۱حالت دلکف را داشتند، دستة «طالبان» در حدود افغانستان نابغافریدههای پرارزش تمّدونهای تا اسلامی را نابود میکرد، میترکانند. با حجم خردترین آفریدههای فرهنگی تا اسلام، بخصوص نایابترین آفردههای فارسیگویان بدون اندیشه نابود کرده میشدند جهان، ساکنان غیرپاشتون افغانستان فاجععه را احساس مکرد، که تودة «طالبان» مادّههای ترکنده را زیر هیکلهای قامتاراستة بودیزم جایگیر برای ترکانیده، که یکی بلندقد ۵٧ متر، دیگری ، -۳٧ متر بود، که شگفتانگیزترین بودّههای باارزش جهان گذشته در بامیان بود، ۵۰۰۰ (پنجهرارسال پیش آفریده بودهاند.
گردآورندگان نابغههای فرهنگی جهان از امیرکا، فپرانسه به دست مبلغ اسعار کلان را پیشکش داشتند، تا در عوض ترکانیدن، بفیروشند ان همه آفریدههای دست انسان را. سازمان ملّل موتههید ، کارگاه اطّلاعات امیرکا، ، وزارت کارهای خارجی روسّیه، سروران دین بودییزم به «طالبان» التماس داشتند، که عمل ادبشکنی آفریدههای فرهنگ گذشتگان بازداشته شود!. ولی موحمّد عمر ، پیشوای «طالبان» شرط گذاشته بود، ، کشورهای جهان معاصر اوّل باید حکومت طالبان را، همچون حکومت رسمی افغانستان با رسمیت بشناسد. همین طور، با بهای نابود کردن پنجهزارسال پیش آفریدههای فرهنگی دست انسان، طالبان مغروری پاشتونها را ثابت کردند، ولی عقلداشتگان در حیرت بودند، که به کدام ادب امیرکا از جملة پاشتونها سفیر امیرکا، مشاور امیرکا برای رئیس جمهوری افغانستان تعیین میکرد؟. بالاتر از این پاشتونها اعلام داشتند، که کاخ سفید امیرکا راهبریهای دستة طالبان را جدا میبیند از طالبان قطاری ، ولی هیچ کدام وسائط گفته نمیشد، که در عمل چیتور میشود. فقط رادیو وّس، با لوحة رئیس سازمان ملّل دیرماند، گویان»، ۱۲ مرته سال ۲۰۰۱ اظهارات پخش کرد، که قدیمترین نقشههای بودیزم ۵۰۰۰ ساله نابود شدهاند.
باشند، بلکه “g۵+۱” کشورهایبا نظرداشت دلیلهای در بالا آمده، تاجیکان نباید منتظر بیت شمس تبریزی که“ما تجربه کردیم، هیچ کسی یار کسی نیست. فهمند
کسی نخراشد شانة من، به جوز انگشت من.
کارشناس یحیی هاضم[1] مینویسد «تاجیکان تعلّقات قومی و قبیپریستی را کنار گذاشته و به فردیت رسیدهاند». در تاجیکان خصلت بیپرواگی به اصل خود ظهور کرده است و زایندة رفتار روانی تاجیکان شد از علّتی. که آنحا تول حزار سال آخر تفّکور خود را به جبر مطابق کردهاند و ماحیرانه جبرپرستی خویش را «سرنوشت» کلمداد کردهاند و نمایندگان آنها کم و کمترین مقاومت دارند به آنهایی، که آبوروی انسانی. ملّی و شرف تاجیکان را زیریپا میکردهاند.
تودهای حیرتزده بودند ساعتی، که ایدورشید دوستم و گلبالدّین حکمتیار «اتّحاد نبرد» را تأسیس دادند و از ۲۹دسامبر سال 1۹۹۳ تا ۰۳ ژانویه سال ۱۹۹۴ گروههای سلاحبدست آنها به قشونهای حربی حکومت برهانالدّین ربانی جنگ وحشیانه را پیش از همه در دو شهر تاجیکنشین-کابول و هرات، انجام دادند، که در نتیجه بسیاری از بیگناهان کُشته گشتند. روزهای اوّل فوریه سال ۱۹۹۴ تلویزیون روسیه «آستنکینا» گزارش را پخش داشت که «جنگ داخلی افغانستان مقابیل تاجیکان این کشور با شرکت ترکها، سلاحبدستان ازبکستان پیشرو است و خیلی ظالمانه میباشد. از قشونهای وحشیانة گلبالدّین حکمتیر در این روزهای زمستان قهرتون زیاده ۴۵۰خزار تاجیک از کابل در کوهها پناه بردهاند.-
ژنرال زیاولهق، پرزیدنت پاکستان دستور ظالمانه گفته بود که «کابل باید مثل هیزم بسوزد». اوّل آوریل سال ۱۹۹۲ بین مسعود و گلبالدّین حکمتیا پاشتون، موافقت مردانه بود، که ساعتهای به کبول وارد گردیدن قشونهای صلحخواه غالبان بر ارتش اتّحاد شوروی ، سلاحبدستان به حیکمتیار اطاعتداشته تیرپرانی نخواهند کرد. امّا ۲۳آوریل سای ۱۹۹۲ خودخواهان حیکمتیار حتّی زیر دندانها یراقگرفته، با بهانة خیوز پاشتونها، به پایتخت افغانستان تیرکُشایهای بیرحمانه انجام دادند، که ۲۵هزار تاجیک و نمایندگان هزارة بیگناه کُشته تیرّپران شدهاند، دستور زیاولهق بهامل آمد، «...کابل را آتش خامونشونده احاطه ساخت!». اخمدشاش مسعود باید همان روز تدبیرگرا میبود“. اعلام جمهوری خراسان دریزبانان مستقل از پشتون را انجام و پابرجا میدادد، گذشت ایّام نشان داد، . که او همین نقشه را حتّی در خیال نداشت.. ،
جهان اطّلاعاتی، اینیرژی ۳ یا ۲ بار به نفر دانشداشته، فیرست میدهد، که اصلاحتگر فعالیّت سازندة همزبانان باشد.
فرصت دست داد، که برهانالدّین ربانی، احمدشاه مسعود، محمّدقاسیم فخیم، موهمدیونوس قانونی و دیگران دوربین باشند..آنها، بایستیفادة از خواب استقلالنشناسی پشتون، الحال سال ۱۹۹۰ باید اعلام جمهوری خراسان دریزبانان مستقل از پشتونیزم را انجام و پابرجا میدادند.
هر دم دل خود را ز غلط برهانند،
از زات و صفات خویش سازند، - گفته بود جلالالدّین بلخی.
باید دانست، که قبیلههای پشتونها قوی نیستند، بلکه پشتیبانشان قوی و مککار میباشد! تنها تدبیرهای هماهنگمیشدة تاجیکان همه کشورها، زمینة استقلال ذهنی و سیاسی تاجیکان میباشد.
بنا برین تودة دانشداشتگان جمهوری تاجیکستان نگران (تدبیرجوی) هستند نه تنها از ناآرامیها، وطنگومکردگان افغانستان، پشتونیزم و پنتیورکیزم، بلکه استقلالیّت تاجیکان در آسیای مرکزی تحت خطر میباشد.
حالا وسا یطحا و وکالتهای از ساکنان کشور زیرکانه گردمیامده ضرور است، تا بازینگران جهان در غفلت بمانند، از پس شانة طالبان جسارت باغیرتانة تاجیکان بگذرد و راه نوجویانة استقلالیّت دریزبانان هموار بشود..
- در اوّل آکتابیر
سال ۲۰۲۱ فرصت غنیمت است، که دریزبانان از ظلم و استیبعداد ۲۵۰ سالة پشتونها رها یابند.
۱.فوراً“مستقلیت آزادفعال، فرهنگی و اقتصادی جمهوری خراسان دریزبانان” (تاجیک و هزاره) به جهانیان اعلام گردد، که با اصول قراردادها بین“افغانستان فیدرالی و”جمهوری مستقل خراسان دریزبانان”، موافق قانون اساسی همین جمهوری، پیشرو (عملی) میشود.
۲.”دری زبان دولتی، کارگزاری، تدریس و آموزش و مطبوعات میباشد. در شناسنامة“جمهوری خراسان دریزبانان”هر تاجیک و هزارهها ، موافقن“تاجیک”و“هزاره”نوشته میشود.
- ۳. با کاردانی از مقصد روییدست میآمد، گردآوری راییمستقیم مردم دریزبانان “مستقلیت آزادفعال ، فرهنگی و اقتصادی جمهوری خراسان دریزبانان ”- را بتوسیبرسانید (قانونیساختن) ضرور میباشد.
- ۴.باید با استفاده از کامپیوتر، ورقة آسانترین رایدیهیمستقیم مردم از ۱۸ سال کلان را آماده کرد (متن در بند ۸).
- ۵. و فقط با استفاده از دریزبانان ورقههایرایدیهیمستقیم مردم م با انگشت کلان دست چپ هرنفر تصدیقشده باید گردآوری بشود، نسخة اصل در هیوز (نگهداری) بیموهلت بماند.
- ٦. و فقط با استفاده از دریزبانان ورقههای رایدیهیمستقیم مردم با انگشت کلان دست چپ هرنفر تصدیقشده باید گردآوری بشود، نسخة اصل در هیوز (نگهداری) بیموهلت بماند. ، چون دلیل نشکنده و چندبار مورد استفاده میگرفته، باید نسخهبردار گردیده باشد. بند (۹).
٧.جمهوری خراسان دریزبانان رابطههای دیپلماتیک و اقتصادی را با کشورهای فرانسه، آلمان وهندوستان
. پیشرو سازد.
۸.دیگر ملّتها میتوانند ساختار ملّی خود را در دایرة “افغانستان فیدرالی“نیز داشته باشند.
. ورقة رایدیهیمستقیم تاجیکان و هزارهها، از ۱۸ سال کلان
نام، نام پدر
نقش انگشت کلان دست چپ ۵ |
روز، ماه و سال رایدیهی ۴ |
تولد ۳ 3 |
ولای، شهر، ناحی، دیهه ۲ |
مقصد رایدیهی ۱ |
۱.مستقلیت آزادفعال ، فرهنگی و اقتصادی جمهوری خراسان دریزبانان” (تاجیک و هزاره) در دایرة افغانستان فیدرالی اعلام گردد. |
||||
۲.رابطهها با قراردادها بین“افغانستان فیدرالی و”جمهوری مستقل خراسان دریزبانان”، موافق قانون اساسی همین جمهوری، پیشرو (عملی) شود. |
||||
۳.دری زبان دولتی، کارگزاری، تدریس و آموزش و مطبوعات باشد، در شناسنامه هر تاجیک و هزارهها ، موافقن“تاجیک”و“هزاره” ثبت گردد. |
||||
۴.راهبر اوّل”جمهوری مستقل خراسان دریزبانان”اتموهمّد نور (تاجیک)؛ راهبر یکم محمد کریم خلیلی، ، راهبر سوم ، ، محمد محقق. راهبر چهارم ،لطیف پدرام . |
||||
۵. ۴نفر راهبران در یکماه ۲۰ وزیر وزازرتخانههای جمهوری مستقل خراسان دریزبانان”را انتخاب و قائلمقام نمایند. |
||||
٦. رایدهنده با رضایت سردار شهر، ناحیه و دیهه ورقة رایدیهیمستقیم را دریافته است. |
||||
٧.در ورقة رایدیهیمستقیم با رنگ سیاه امضا اتموهمّد نور، راهبران یکم و سوم روشن نمایان. |
ایضاح: متن ورقة رایدیهیمستقیم را در یک ورق از دوترف میتوان جایگیر کرد.
متن ورقة رایدیهیمستقیم رامیتوان تغییر داد. که با گردآوری رایدیهی مستقیم شهروندان، آماده کردن دیگر ساختارهای جمهوری انجام گیرد.
- ۹.نقش انگشت کلان دست چپ ورقة رایدیهیمستقیم ، مقابل بند٧ ستون۱، فقط در ستون ۵ روشن باشد. با رنگ سبز داروی آبدار، که در داروخانه هست.
۱۰. اگر رایدیهیمستقیم با مقصدهای در ستون ۱ ذکرشده، جانبدار نباشد، نباد در ستون ۵ نقشة انگشت کلان دست چپ را گذارد.
. جواب به ستونهای ۲، ۳. ۴ موافق پرسش همان ستون با رنگ نوشته میشود. ۱۱
۲.عدد رایدهندگان از منطقههای تاجیکان و هزارهها سکونتداشته ، نه کم ۱۰۰۰۰ دههزار
باشد.
۱۳.مدّت ۱۲ ماه (مثلاً، ۵۰۰۰ نفر) رایدادگان عضو مجلس نماندگان”جمهوری مستقل خراسان دریزبانان”دانسته میشود.
۱۴. راهبران میتواند در ۱۲ ماه (تا انتخابات نو) چاربار جلسة مجلس نمایندگان را از جملة رایدادگان برپا نمایند، که تغییراتها بر نقشة راهبران و حکومت اجرائیه را پیشنهاد سازند
برای دریزبانان مبارز در حدود خراسان تاریخی
، که برای آنها منتشر و ارسال گردد
[1] // هفتهنامة «گفتگو». کابل.۱.۴۲۰.